اصطلاحات کوچینگ و منتورینگ اغلب به جای هم استفاده میشوند، اما در واقع دو روش متفاوت هستند که هر کدام در شرایط خاصی میتوانند بسیار قدرتمند باشند. هم کوچینگ و هم منتورینگ نقش مهمی در پیشرفت فردی ایفا میکنند و حمایت شخصیسازی شدهای برای غلبه بر چالشها ارائه میدهند و به موفقیت و رضایت کلی افراد کمک میکنند. اما برای استفاده درست از آنها باید بدانید تفاوت کوچینگ با منتورینگ چیست.
در این مقاله آکادمی ستاره شمال، تفاوتهای بین منتور و کوچ را با مثالهای ساده بررسی خواهیم کرد و دلایل اهمیت داشتن هر دو برای موفقیت را توضیح خواهیم داد.
کوچینگ و منتورینگ چیست؟
کوچینگ و منتورینگ هر دو روشهای موثر در توسعه فردی و حرفهای هستند، اما با یکدیگر تفاوتهای اساسی دارند که باید به درستی درک شوند.
تعریف کوچینگ: کوچینگ یک فرآیند هدفمحور است که به افراد کمک میکند تا تواناییهای خود را کشف کنند و به اهداف مشخصی دست یابند. در کوچینگ، تمرکز بر این است که به مراجعین کمک شود تا پاسخها و راهحلهای خود را برای چالشهایشان پیدا کنند و از طریق این تجربیات رشد کنند. کوچ به افراد کمک میکند تا با استفاده از تکنیکها و ابزارهای خاص، پتانسیلهای خود را شناسایی و تقویت کنند. در مقاله کوچینگ چیست، به طور کامل کوچینگ و انواع آن را توضیح داده ایم.
منتورینگ چیست؟ منتورینگ شامل یک فرد با تجربه، یعنی منتور است که فردی کمتجربهتر را بر اساس تجربیات شخصی یا حرفهای خود راهنمایی میکند. منتورها معمولاً در حوزههایی که مشاوره میدهند تخصص دارند و تجربیات خود را به اشتراک میگذارند تا به منتی (کسی که از منتور راهنمایی میگیرد) کمک کنند در مسیر شغلی یا تحصیلی خود پیشرفت کند. معنی و منتورینگ و انواع آن را در مقالات آکادمی ستاره شمال برای شما آورده ایم.
هر دو روش، برنامههای آموزشی و تمرینهای خاص خود را دارند که نحوهی به کارگیری آنها در کار با مراجعین را آموزش میدهد. اگرچه داشتن مدرک رسمی برای تبدیل شدن به کوچ یا منتور ضروری نیست، اما این برنامهها میتوانند یک پایه قوی و ساختار مورد نیاز برای موفقیت در این نقشها را فراهم کنند.
تفاوت بین کوچینگ و منتورینگ چیست؟
تفاوت اصلی کوچینگ با منتورینگ در نحوهی رویکرد آنها نهفته است. کوچینگ بر پرسشهای هدفمند، گوش دادن فعال و تسهیل فرآیند خودشناسی تمرکز دارد. کوچینگ به افراد کمک میکند تا از منابع درونی خود بهرهبرداری کرده و راهحلهای مورد نیاز برای چالشهایشان را پیدا کنند. این فرآیند به رشد فردی و ارتقای توانمندیهای شخصی کمک میکند. برای آشنایی با این صنعت و آینده شغلی کوچینگ، مقاله ما را بخوانید.
از سوی دیگر، منتورینگ بیشتر بر به اشتراکگذاری دانش و تجربه و ارائه راهنمایی تمرکز دارد. منتور از مسیر حرفهای و تجربیات خود بهره میگیرد تا به منتی مشاوره و راهنمایی کند و او را در دستیابی به اهدافش حمایت نماید. منتورینگ بیشتر به ارائه راهکارها و تجربیات عملی مرتبط با زمینههای خاصی که منتور در آن تخصص دارد، تمایل دارد.
در ادامه، جدول تفاوت کوچ و منتور ببینید تا بیشتر با جزئیات آنها آشنا شوید.
مثالی از تفاوت منتورینگ با کوچینگ
برای درک بهتر تفاوت بین کوچینگ و منتورینگ، بیایید یک مثال در حوزه تحصیلی بررسی کنیم. اما قبل از آن بهتر است بدانید انواع کوچینگ و انواع منتورینگ برای موارد و موضوعات مختلف وجود دارد و برای هر موضوعی به کوچ یا منتور آن حوزه باید مراجعه کنید. در اینجا فرض کنید فردی که برای دریافت کوچینگ تحصیلی مراجعه کرده، در مسیر آمادگی برای کنکور قرار دارد و به دنبال دستیابی به هدف مشخصی است. این فرد با یک کوچ تحصیلی قرارداد میبندد تا از خدمات کوچینگ بهرهمند شود.
نمونه جلسه کوچینگ (تحصیلی)
مراجع: من سال آینده کنکور دارم و هدف من این است که رتبه زیر 500 در منطقه خودم کسب کنم. میدانم که این نیازمند برنامهریزی دقیق و اجرای آن است. اما حس میکنم همراهی یک کوچ میتواند به من کمک کند تا با آگاهی بیشتری در مسیر حرکت کنم و موانع را بهتر بشناسم. به همین دلیل تصمیم گرفتم از خدمات کوچینگ استفاده کنم.
کوچ و مراجع قرارداد بستند و اکنون در یکی از جلساتشان هستیم.
کوچ: امروز ترجیح میدی درباره چه موضوعی صحبت کنیم؟
مراجع: با توجه به اینکه 5 ماه به کنکور مانده، احساس میکنم در مسیر درستی قرار دارم و از نتایج آزمونهای آزمایشی خودم هم راضی هستم. اما با این حال، چالشی دارم و آن احساس خستگی است که اکثر اوقات تجربهاش میکنم. امروز میخوام روی این موضوع کار کنیم تا بفهمم ریشه این خستگی از کجا نشأت میگیره و چطورمیتونم آن را برطرف کنم.
کوچ: به نظر میرسه از مسیری که در پیش گرفتهای، راضی هستی. اینو از آرامشی که در صدا و چهره ات هست، حس می کنم. اما حس خستگی که گفتی رو، بیشتر توضیح بده.
مراجع: بله، وضعیت درسیم خوبه. اما احساس میکنم اگر این خستگی را در این مرحله برطرف نکنم، ممکنه عملکردم تا پایان مسیر تحت تأثیر قرار بگیره. مثلا، ساعت مطالعهام تغییری نکرده و همان مرور و جمعبندیهای همیشگی را دارم. گاهی وقتا به این فکر میکنم که شاید این خستگی طبیعی است.
کوچ: مشخصه که این موضوع برایت مهمه، چون آن را از زوایای مختلف بررسی کردهای. حالا فرض کن یک دونده هستی که برای ادامه مسیر پیشرفت خودش به طور مرتب تمرین میکنه. اگر تو جای آن دونده بودی، چه چیزهایی برای پیشرفتت لازم داشتی؟
مراجع: خب! اگر من جای آن دونده بودم، فکر میکنم نیاز داشتم که زیر نظر یک مربی خوب کار کنم تا بازخورد بگیرم و اشکالاتم را بفهمم.
کوچ: عالیه. دیگر چه چیزی به ذهنت میرسد؟
مراجع: برای یک ورزشکار، داشتن رژیم غذایی مناسب و استراحت کافی خیلی مهم است. وقتی این را با شرایط خودم مقایسه میکنم، میبینم که من هم این موارد را رعایت میکنم و از متخصصان در هر حوزه کمک میگیرم.
کوچ: خیلی خوب. کمی بیشتر فکر کن؛ آیا فکر میکنی چیزهای دیگری هم هست که باید به آنها توجه کنی؟
مراجع به موارد دیگری هم اشاره میکند و مکالمه ادامه مییابد تا اینکه…
مراجع: وقتی همه این موارد را کنار هم میگذارم، میبینم در هر مسیر پیشرفتی نیاز به اینها وجود دارد و من هم در حال اجرای آنها هستم. اما چیزی که جالبه اینه که به خواب خودم توجه کافی نداشتم. میدانم که برای سن من خواب نرمال بین 7 تا 9 ساعته، اما همیشه فکر میکردم کمخوابی در کوتاهمدت مشکلی ندارد. حالا که همه جنبهها را بررسی کردیم، میبینم تنها چیزی که باعث خستگی و کسالت من شده، خواب کم است. فکر می کنم دلیل مشکلم را پیدا کردم و خیلی خوشحالم. پس حالا میروم سراغ تغییر این روند.
کوچ: من هم این انرژی را از تو دریافت کردم. به خاطر صبر و دقتی که در این مسیر برای رسیدن به هدف از خودت نشان میدهی، بهت تبریک میگویم. به خواب اشاره کردی و تغییری که میخواهی انجام دهی. حالا برنامهات چیه؟
مراجع: میخوام زمان خوابم را تغییر دهم. به جای اینکه ساعت 12 برنامه فردا را بنویسم و بعد بخوابم، میخواهم این زمان را یک ربع جلو بیندازم و ساعت 11:45 بخوابم.
کوچ: به نظرت این کار شدنیه؟
مراجع: آره واقعا. چون زمان کمی را برای تغییر در نظر گرفتم و فکر میکنم میتونم از پسش بربیآم و به کار خاصی هم برای انجامش نیاز ندارم.
کوچ: خیلی خوبه. از کی میخوای شروع کنی؟
مراجع: حتما از همین امشب.
کوچ: چطور مطمئن هستی که اینکار رو ادامه میدی؟
مراجع: فردا صبح به شما پیام میدهم.
کوچ: آیا موضوع دیگه ای هم هست که دوست داشته باشی در موردش صحبت کنیم؟
مراجع: واقعاً از شما ممنونم. چون در هر جلسه به نکته جدیدی میرسم. شاید بهتر باشد بگویم که احساس میکنم شما به من دید متفاوتی دادید. مثل اینه بجای اینکه با ذرهبین روی زمین دنبال راهکار بگردم، سوار هلیکوپتر شدم و از بالا به این موضوع نگاه کردم. این نگاه وسیعتر را در مسیر زندگیام حتماً به کار خواهم گرفت.
کوچ: خیلی خوب بود. ممنونم که همیشه با من همراه هستی. راستی، ذهنت خیلی خلاق است.
مراجع: من هم ازتون ممنونم.
بنر کال تو اکشن دوره کوچینگ
نمونه جلسه کوچینگ (بیزینس کوچینگ)
فردی که مشاور کسبوکار است، برای تقویت برند، افزایش درآمد، گسترش تیم و مجموعه خود، و پرداختن به دیگر دغدغههای که هر صاحب بیزنسی با آنها سر و کار دارد، به سراغ بیزنس کوچ و منتور میرود. در ادامه، خلاصهای از یکی از جلسات بیزنس کوچینگ را مشاهده میکنید.
جلسه بیزنس کوچینگ
کوچ: در این جلسه چه چیزی ذهنت رو درگیر کرده؟
مراجع: همونطور که در میدونید، قراره که پیشثبتنام یه دوره آموزشی یکماهه رو شروع کنم. جدا از اینکه استرس زیادی دارم، چون تا الان چنین تجربهای نداشتم و همیشه به صورت ساعتی کلاس داشتم، این موضوع برای من دغدغه شده که از کجا باید شروع کنم. به نظرم این جلسه رو به این موضوع بپردازیم.
کوچ: اینطور که متوجه شدم، انتخاب اینکه چه روشی برای اعلام دورهات مناسبه، ذهن تو رو درگیر کرده. در عین حال، تجربه جدیدی هست و حق داری استرس داشته باشی. این طبیعیست. به نظرت از کجا شروع کنیم؟
مراجع: من توی ذهنم همه راهها رو مرور کردم، اما به نتیجهای نرسیدم که حس کنم درست باشه.
کوچ: می خوام بدونم وقتی در این مورد فکر میکردی، چه چیزی در ذهنت میگذشت که اجازه نمیداد یک راه رو انتخاب کنی؟
مراجع: راستش من توی این زمینه، گفتوگوهای ذهنی زیادی دارم…
بعد از همراهی کوچ و به کارگیری مهارتهای مناسب، مکالمه به اینجا میرسد
مراجع: الان که فکر میکنم، موضوع رو خیلی بزرگ کرده بودم. این باعث شد که تقاضای افراد برای برگزاری دوره رو نادیده بگیرم و متوجه بازخوردهای مثبت نباشم. نگاه کردن به این جنبه، باعث شد تا فرصت این رو به خودم بدم که برای اولین بار این قدم رو بردارم.
کوچ: الان چه احساسی داری؟
مراجع: حس میکنم انگار یه انرژی به من تزریق شده. باور میکنید؟ اینکه میتونم به تعداد بیشتری از افراد از طریق دورهام کمک کنم، باعث شده حس خیلی خوبی داشته باشم.
کوچ: خیلی خوبه. تبریک میگم برای این تجربه. من هم این انرژی رو ازت دریافت کردم. حالا قدم اولی که باید انجام بدی، چیه؟
مراجع: ازتون متشکرم. به این نتیجه رسیدم که از افرادی که اطلاعات تماسشون رو دارم و قبلاً مشتاق بودند از آموزشهای من استفاده کنند، شروع کنم. با تکتک اونها ارتباط برقرار میکنم، سرفصلهای دوره و موارد دیگه رو براشون میفرستم. حتی یه تخفیف ویژه هم براشون در نظر گرفتم. الان که فکر میکنم، با توجه به دورههایی که برای ارتقای کسبوکار گذروندم، میتونم بهخوبی این کار رو انجام بدم. خوشحالم که راهکار موردنظرم رو پیدا کردم.
کوچ: عالیه. پس، ارتباط برقرار کردن با متقاضیها قدم اول شد. ازکی میخوای شروع کنی؟
مراجع: از فردا صبح. میخوام با بیست نفر از اون افراد ارتباط برقرار کنم. لیست کاملشون رو آماده دارم. بعد از اینکه فردا تماس گرفتم، میخوام بازخورد بدم بهتون.
کوچ: خیلی خوبه. به نظرت چطور میتونی این کار رو برای خودت یه کم چالشیتر کنی؟
مراجع: خب، شاید بتونم تعداد افرادی که می خوام باهاشون ارتباط بگیرم رو بیشتر کنم، مثلاً سی نفر.
کوچ: خیلی خوب. حالا از کی شروع میکنی؟
مراجع: فردا شب بهتون پیام میدم. ازتون سپاسگذارم.
این یک خلاصه از جلسه بیزنس کوچینگ بود. در جلسات منتورینگ، منتور بیشتر بر اساس تجربیات شخصیاش راهنماییهای مستقیم و راهکارهای عملی ارائه میدهد، در حالی که در کوچینگ، کوچ به مراجع کمک میکند تا با پرسیدن سوالات هدفمند و تامل برانگیز، خودش به راهکارهای مناسب دست پیدا کند.
بنر کال تو اکشن دوره بیزینس کوچینگ
خلاصه جلسه منتورینگ در بیزینس
فرض کنید همان مراجع نیاز به یک منتور دارد. منتور او یکی از افراد موفقی است که در حوزه کاریاش برند معتبری ساخته است. در ادامه، خلاصهای از یکی از جلسات منتورینگ آنها را مشاهده میکنید.
جلسه منتورینگ
منتور: خب، از اقداماتی که تا الان انجام دادی، بگو.
مراجع: تمام اقدامات لازم رو انجام دادم. ویدیوها ضبط شده و آماده هستند. فقط برای کلاسهای زنده، مطمئن نیستم از چه برنامهای استفاده کنم.
منتور: عالیه. طبق تجربه من، با برنامهی X شروع کردم، ولی با افزایش تعداد دانشپذیران، به برنامهی Y انتقال دادم. اکثر مدرسین حرفهای فارسیزبان هم به دلایلی که برات توضیح میدم، از این برنامه استفاده میکنند.
مراجع: خیلی خوبه. آیا در مورد نحوه تدریس مطالب نکته خاصی دارید که بهش توجه کنم؟
منتور: خلاقیت خودت که همیشه مؤثره، ولی امکاناتی که میتونی برای بهبود تدریست استفاده کنی، اینها هستن: …1…2…3…
مراجع: خیلی ممنونم. درباره پشتیبانی، فکر میکنید بهتره همان مواردی رو که جلسه قبلی گفتید رو با شروع دوره انجام بدم؟
منتور: بر اساس بازخوردهایی که در دورههای مختلف داشتم، بله؛ بهتره تکتک اون موارد رو انجام بدی. راستی، در گزارشی که نوشتی، حرفی از نظرسنجی نبود. میخواستم یادآوری کنم که این موضوع رو هم در نظر بگیری، چون نظرسنجی یکی از راههای مهم برای شناخت نیازها و نظرات دانشپذیرانه.
مراجع: آهان، حتماً.
منتور: با این کار، افرادی که واقعاً راضی هستند رو هم شناسایی میکنی و میتونی از اونها درخواست تأییدیه کنی.
مراجع: ممنون که این نکته رو هم گفتید، اصلا به فکرم نرسیده بود.
در جلسات منتورینگ، منتور بیشتر به ارائه راهنماییها و توصیههای مستقیم بر اساس تجربیات شخصی خود میپردازد و مراجع را به سمت تصمیمات عملی و مشخص هدایت میکند. این روش برخلاف کوچینگ است که بیشتر بر هدایت مراجع به سمت خودآگاهی و تصمیمگیری مستقل تمرکز دارد.
سوالات متداول:
در چه حوزههایی میتوان از منتورینگ استفاده کرد؟
منتورینگ به عنوان یک عنصر کلیدی در توسعه فردی و حرفهای، در بسیاری از حوزهها کاربرد دارد. از جمله این حوزهها میتوان به کسب و کار، تحصیل، مهارتهای شغلی، رهبری، و حتی زندگی شخصی اشاره کرد. منتورینگ به افراد کمک میکند تا با استفاده از تجربیات و راهنماییهای منتور، توانمندیهای خود را ارتقا دهند و در مسیر حرفهای یا شخصی خود پیشرفت کنند.
فرق منتورینگ و کوچینگ چیست؟
منتورها تجربیات شخصی خود را به اشتراک میگذارند و مشاوره و توصیههای تخصصی ارائه میدهند، با این فرض که این تجربیات و توصیهها برای منتیها مفید خواهد بود. منتورینگ بیشتر بر انتقال دانش و تجربه مبتنی است. در مقابل، کوچها به عنوان تسهیلکننده عمل میکنند. آنها بیشتر گوش میدهند، سؤال میپرسند و افراد را قادر میسازند تا خودشان به راهحلهای مناسب دست یابند. کوچینگ بیشتر بر خودآگاهی و کشف درونی افراد تمرکز دارد تا آنها بتوانند راهحلهای مناسب را برای خود پیدا کنند.
اگر هنوز سوال یا ابهامی در خصوص تفاوت کوچینگ با منتورینگ دارید حتما در قسمت نظرات همین مقاله بپرسید تا به شما پاسخ بدهیم.